بودن این علائم یعنی زندگی زناشویی شما در خطر است
خواندني ها | ۱۹ مرداد۱۳۹۸ | 501 بازدید | نظرات
در مشاجرههایتان اصرار دارید که حق با شماست
برای همه سخت است که اعتراف کنند اشتباه کردهاند، اما در رابطهی زناشویی، باید این کار را بکنید. هیچکس نمیتواند ادعا کند که همیشه صد در صد حق با اوست. پس به جای اینکه به دنبال گناهکار و بیگناه بگردید، به دنبال راه حل باشید. اگر سر موضوع کوچک و بیاهمیتی با همسرتان اختلاف دارید، به نفع هر دوی شماست که بیخیال آن شوید.
در مورد مسائل جنسی با هم اختلاف دارید
وقتی بیشتر اوقات یکی از شما تمایل به رابطه جنسی دارد و آن دیگری نه، وقتی صمیمیت لازم بینتان برقرار نیست و یا وقتی رابطهتان مدتها بدون فعالیت جنسی میگذرد، نشان دهندهی ضعیف شدن ارتباط تان و رسیدن به مرحلهای خطرناک در زندگی زناشویی است. مسائل جنسی چیزی نیست که بتوانید به راحتی از کنار آن رد شوید و نقش آن را نادیده بگیرید. بدون صمیمت و ارتباط فیزیکی، احساس طرد شدن خواهید کرد که به دنبال آن، بیاعتمادی و ناامنی و خشم و شورش خواهد آمد. شما ازدواج نکردید که با کسی هم اتاقی یا همکار شوید.
دیگر با هم بحث نمیکنید
وقتی دیگر علاقهای به شنیدن نظرات همسرتان یا ابراز عقیدهی خودتان ندارید یعنی شور و احساس را در خودتان سرکوب و پنهان کردهاید و ناامید هستید. شما باید برای چیزی که به آن باور دارید بجنگید و شور و احساستان را برای تقویت رابطهتان حفظ کنید. وقتی در مورد چیزی که ناراحتتان میکند بحث نمیکنید، اختلافی را در درون خود ایجاد میکنید که باعث گفتگوهای درونی منفی و نشخوار فکری میشود. اجتناب از مطرح کردن مشکل، اصلا علامت خوبی نیست.
آشکارا به همسرتان بیاحترامی میکنید
شاید با غرولندهای معمولی شروع شود مثلا: «چرا ظرفها را نشستی؟»، اما کم کم تبدیل به انتقاد و سرزنشهای جدیتر میشوند، مثلا: «تو هیچ وقت در کارهای خانه به من کمک نمیکند» یا «تو آدم تنبلی هستی». این موارد چیزهایی هستند که شخصیت طرف مقابل را مستقیما هدف و به باد انتقاد میگیرند: «تو خودخواهی»، «تو حسودی»، «تو بیملاحظهای» و …. شما و همسرتان در اندوه و نارضایتی مزمنی غرق خواهید شد که مشکلات حل نشده نیز هر روز بیشتر و عمیقتر میشوند. اینها علائم یک رابطهی سمیاند.
در مورد بچه دار شدن با هم اختلاف نظر دارید
حتما قبل از ازدواج در مورد بچه دار شدن با هم صحبت کرده بودید، اما گاهی احساسات و عقاید تغییر میکنند. شاید یکی از شما میترسد بچهدار شدن در زندگی کاری و حرفهایاش اختلال ایجاد کند یا شاید شما از تلاش برای رفع مشکل بارداریتان دیگر خسته شده باشید و بخواهید این روند را متوقف کنید. به هر حال اگر شما و همسرتان در مورد بچه دار شدن با هم توافق نداشته باشید، این اختلاف سبب خشم و نارضایتی میشود. بچه دار شدن واقعا به تعهد و توافق طرفین نیاز دارد و چیزی نیست که یکی به خاطر آن دیگری یا بدون رضایت زیر بارش برود. بچه دار شدن و پرورش و بزرگ کردن او به خودی خود مسئولیت سنگین و جدی است که میطلبد پدر و مادر دوشادوش هم باشند.
سر موضوعات تکراری بارها و بارها بحث میکنید
بحثها و اختلافهایی که مدام تکرار میشوند، مثلا موضوعات مذهبی یا نکات تربیتی فرزندان، نشانههای خوبی نیستند. موضوعات تکراری اختلافها نشاندهندهی تفاوت در سبک زندگی طرفین و شخصیت آنهاست. اگر اجازه دهید این بحثهای تکراری همچنان ادامه پیدا کنند، زنگ خطر جدایی را روشن کردهاید. شاید نیاز به یک کمک حرفهای داشته باشید تا یک بار برای همیشه تکلیفتان را با این موضوعات اختلاف برانگیز تکراری روشن کرده و به یک توافق جدی برسید.
در مورد خانوادههایتان با هم مشاجره میکنید
اگر احساس کنید همسرتان از خانوادهی شما متنفر است یا برعکس، طبیعی است که بر رابطهتان اثر میگذارد. مطمئنا میتوانید در مورد نحوهی رفتارهایتان با خانوادههای هم با هم حرف بزنید، اما خیلی باید مراقب کلامتان باشید. اگر خانوادهی همسرتان را به باد انتقاد بگیرید یا مدام عیب جویی کنید، در واقع هم به همسرتان و هم به خانوادهی او بیاحترامی کردهاید و احساس بدی که در همسرتان ایجاد میکنید، با شدت بیشتری به شما و رابطهتان برخواهد گشت.
ضمنا اگر تلاش کنید طرز فکر همسرتان را در مورد خانوادهاش تغییر دهید، در نهایت طرز فکر او نسب به خود شما تغییر خواهد کرد. شاید یکی از شما دوست داشته باشد زمان بیشتری را با خانوادهاش سپری کند، اما شما موافق نباشید. این جور چیزها مسائلی هستند که باید از همان اول در موردشان صحبت و با هم توافق کنید. در مورد توقعاتی که از هم دارید حرف بزنید و خط قرمزها را مشخص کنید. بگومگوهایی که محورشان خانوادههایتان باشند، علامت خوبی نیستند.
انتخابهای سبک زندگیتان با هم در تضادند
یکی از همسران دوست دارد مدام بیرون برود و ارتباطات اجتماعی گستردهای داشته باشد، اما دیگری بیشتر ترجیح میدهد در خانه باشد و در سکوت و آرامش بگذراند. اگر زن و شوهر از جهت ارتباطات اجتماعی و مراوده با دوستان اختلاف زیادی با هم داشته باشند، درد سرساز خواهد شد. آن کسی که اهل در خانه ماندن است احساس میکند نادیده گرفته میشود و آن کسی که مدام بیرون میرود احساس گناه میکند. شاید خیلی وقتها بتوانید خودتان را راضی کنید که به جای بیرون رفتن و مثلا پرسه زدن در مراکز خرید، در خانه کنار همسرتان بمانید و لحظات خوشی را با هم تجربه کنید.
سر مسائل مالی با هم بگومگو میکنید
تقریبا همهی زوجها سر مسائل مالی با هم بگومگوهایی دارند و مسئلهی مهمی نیز هست. اما اگر نتوانید در مورد چگونه پول درآوردن، پس انداز کردن یا خرج کردن با هم توافق کنید، وارد مرحلهی خطرناکی خواهید شد. کسی که درآمد بیشتری دارد نباید کنترل خرج و مخارج را کاملا به دست بگیرد و همهی تصمیمها باید دو نفره گرفته شوند. شاید یکی از شما مهارت کسب درآمدش بیشتر باشد و آن دیگری در مدیریت مخارج تبحر بیشتری داشته باشد، از این تفاوت میتوانید بهترین بهره را ببرید.
احساس میکنید عشق و علاقه در میانتان از بین رفته است
اگر یکی از شما احساس کند دیگر علاقه و مهر گذشته میانتان وجود ندارد پایههای رابطهتان خواهند لرزید. شاید عادت کردهاید دلخوریهایتان را در دلتان نگه دارید یا احساسات واقعیتان را بروز ندهید و به همین علت، نارضایتیهای مکرر مانع ارتباط صمیمی شما هستند. یا ممکن است همسرتان همین حالت را نسبت به شما داشته باشد و هرگز در مورد ناراحتیهایش با شما گفتگویی نکرده باشد. به هر حال مشکل شما هر چه که هست به پیوند عاطفیتان لطمه زده و اگر زودتر راه حلی پیدا نکنید، به مرز خطرناکی خواهید رسید.
گفتگوهایتان تبدیل به انتقادهای شخصی شدهاند
وقتی به جای اینکه بگویید: «لطف میکنی امشب ظرفها را بشویی؟» میگویید: «تو هیچوقت به من کمک نمیکنی، حداقل امشب تو ظرف بشور»، از طرف مقابل انتقاد و عیب جویی میکنید نه اینکه درخواستتان را مطرح کنید. عیب جویی از همسر یکی از سریعترین راههای ایجاد شکاف عمیق بین همسران است. پس به جای اینکه ویژگیهای شخصیتی همسرتان را تیرباران کنید، در مورد احساسات و انتظارات خودتان حرف بزنید.
خاطرات گذشتهتان بیشتر احساسات بد را در شما تداعی میکنند تا احساسات خوب
مطمئنا اولین بارهای دو نفرهتان خیلی خوب و خاطره انگیز بودند و خاطرههای خوبی در ذهنتان ثبت کردهاند، اما اگر این خاطرات واقعا فقط در همان حد ماندهاند و با اندیشیدن به گذشته، خاطرات بد منفی را به یاد میآورید که در عرض کمتر از یک سال پس از شروع زندگی مشترکتان یکی یکی به وجود آمدند و حالا با یادآوری گذشته، بیشتر عذاب میکشید و حالتان بد میشود تا اینکه غرق لذت شوید و نسبت به آینده انگیزه پیدا کنید، پس احتمالا آیندهی دو نفرهتان به شدت در معرض خطر است.
مشکل بیاعتمادی بین شما حضور جدی دارد
وقتی پای خیانت و بیوفایی به میان میآید، اطمینانی که از بین رفته به سختی قابل برگشتن است. اگر مورد بیمهری و بیوفایی همسرتان واقع شده باشید حتما او هر کاری بتواند میکند تا شما را نگه دارد، اما از کجا باید مطمئن باشید که او خطایش را تکرار نمیکند؟ دیگر به سختی میتوانید رابطهای را که قبلا داشتید ادامه دهید و شرایط را به حالت نرمال برگردانید. اعتماد چیزی است که به این راحتیها دوباره به دست نمیآید و به همین علت در خیلی از موارد، بیاعتمادی راه را برای جدایی هموار میکند.
نظرات